من در شب تنهایی آنقدر قدم خواهم زد که تو را بیابم

آنقدر بوی نان تازه را فرو میکشم تا قربانت بشوم

من برای تک تک غم هایت خودم را به آب و آتش میزنم

ای تو؛

ای من.

ای همنشین تنهایی هایم

آه! دریا دریا حسرت، دریا دریا عشق، اما نه برای من، برای تو.

 

+برایم بگویید! بگویید چه حسی از خود خود خودتان دارید؟ خودتان را بگذارید آنطرف تر، کمی نگاهش کنید.

داستان شبهای بیماری

مثلا حال و روز ما

مثل آینه که اگر بخندم میخندد

مثل باران بهاری که نمیگوید کی/بیخبر در بزن و سرزده از راه برس

دریا ,ای ,تو ,تک ,خودتان ,تنهایی ,دریا دریا ,برای تو ,من، برای ,برای من، ,تو  

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هنر تبلیغات و گرافیک کانال یازدهم انسانی،کانال تلگرام یازدهم انسانی،گروه یازدهم انسانی اینجا همه چی هست مشاوره روانشناسی کودک آویژه دانلود کتاب خدمات فنی some time that be good break the laws blacknight خلاصه کتاب روانشناسی اجتماعی یوسف کریمی poem01